هیئت جوانان بنی هاشم

تهران بزرگ-شهرک مسعودیه

هیئت جوانان بنی هاشم

تهران بزرگ-شهرک مسعودیه

پیام های کوتاه
آخرین نظرات
نویسندگان

۰ نظر ۲۷ مرداد ۰۰ ، ۰۵:۰۳
امیر حسین نادری

بسیج ظرفیت بزرگی برای پیشرفت کشور است - ایرنا

کمی دور و برمان را نگاه بیاندازیم

متوجه میشویم که همه چیز در حال تغییر و تحول است

از دنیای تکنولوژی گرفته تا شیوه حکومت و مردم داری

با توجه به این الگو متوجه میشویم کار بسیاری از حاکمان رو به اتمام است

و بعد از آنان حاکمانی جدید با شیوه های جدید وارد میدان عمل میشوند

حاکمان جدید باید بدانند که الگو حاکمان قدیمی را نباید سرلوحه حکومت رانی و خدمت گذاری خود قرار دهند

و حاکمان قدیمی باید بدانند که حاکمان جدید از نسل دهه هفتاد و دهه هشتاد هستند که با علم و کوشش - همت ستودنی و با تکیه بر تجربیات خوب دهه های گذشته   هستند.

در آنان نمونه هایی از موفق ترین دانشمندان - پزشکان - مهندسان - حقوق دانان -ورزشکاران و سایر افراد دارای تحصیلات به چشم میخورد.

با توجه به آینده ای روشن در این مکتب میتوان گفت : مکتبی حسینی به همت جوانان در راه است.

فَإِنَّ مَعَ ٱلْعُسْرِ یُسْرًا

۰ نظر ۲۷ دی ۹۹ ، ۰۵:۳۳
امیر حسین نادری

دیگر سر آمد     غمهای زهرا
میگردم امشب    مهمان بابا
این آخرین دیدار ما باشد علی جان
کن گریه بر زهرا  و بهر این یتیمان
الوداع   مظلوم علی جان
ایام فاطمیه بر تمام شیعیان جهان تسلیت باد

هیئت جوانان بنی هاشم (ع)

۰ نظر ۲۵ دی ۹۹ ، ۱۹:۱۴
امیر حسین نادری

عکاس: امیرحسین نادری

۰ نظر ۱۳ شهریور ۹۹ ، ۱۱:۳۳
امیر حسین نادری

۰ نظر ۳۱ مرداد ۹۹ ، ۱۴:۲۹
امیر حسین نادری

محرم سلام قدم رنجه کردی به روی چشمام

 

پیرهن مشکیمو دوخته زهرا برام

 

جوونیمو میدم به شرطی که…

 

محرم سلام

 

نزار ایندفعه کم بشه گریه هام

 

میخوام شب به شب هی بگیره صدام…

 

میخوام تا بمیرم به عشق آقام…

 

محرم سلام

 

 

 

۰ نظر ۳۱ مرداد ۹۹ ، ۱۴:۲۳
امیر حسین نادری

ماه محرم شد و وقت عزاست

 ولوله‌ای ظهر برای غذاست

 چون که حسینیه به وقت ناهار

 دیگ غذاهاست دوباره قطار

 مردم بی‌نظم و به‌ندرت به صف 

جمع شده کاسه و سطلی به کف 

 جنگ غذا بردنِ با قابلمه 

بدتر از آن جنگ که در علقمه! 

 دست و گریبان شدن و کشمکش

 تا که بگیرند برنج و خورش 

 گر که به دعوا برسد ماجرا 

وای ز گفتارِ بد و ناسزا 

 گاه بگیرند غذا چند بار 

گرچه نباشند فقیر و ندار

 آن یکی انبار کند این غذا

 مورصفت، داخل یخچال‌ها

 ای تو سیه‌پوش به‌نام حسین

 شرم کن از شأن و مقام حسین 

 کشته شد او تشنه به راه خدا 

تا که به ذلت ندهد خویش را 

 مدعیِ سوگِ حسینِ شهید!

 عزّت نفست به چه خواری کشید؟

 خویش چرا می‌کنی این‌قدر پست 

تا که غذا بیشتر آری به‌دست؟ 

 هست روا، بشکند آیا چنین

 حرمت آن سرور دنیا و دین؟ 

 گر برکت خواهی از آن روح پاک

 نیست در این نذری و خورد و خوراک

 کاش بیاموزی از او زندگی 

راستی و مردی و آزادگی

 این برکت بر تو شَوَد ماندگار

 جان برادر، نه که نذر و ناهار 

۰ نظر ۱۰ تیر ۹۹ ، ۰۴:۲۵
امیر حسین نادری