گاهی باید اندکی تفکر کرد؛لحظه ای در این عکس تفکر کنید و در ذهن خود مجسم کنید آن لحظه را که تک و تنها میون اعدا گیر افتاده اید و پای دین و ایمان در میان است و شما هیچ یار و کسی ندارید تک و تنها!
داغ برادر دیده باشی و داغ پسر و داغ امانت برادر.
همه این ها به دلیل یک سری تفکر ذهن های مریض به وجود آمده و همچین ولوله ای بر پا شده
و یک دسته افراد دیگر این تفکرات فاسد را باور کرده و به آنها مطلق شده اند.
بگذارید برایتان مثالی بزنم:
دیدین وقتی ده دقیقه تو قصابی می ایستیم بوی گوشت میگیریم؟!
یا در مکانیکی یا تعویض روغنی می ایستیم بوی روغن میگیریم؟!
یا در زعفران فروشی و یا در عطاری (همان عطر فروشی) برای مدتی میمانیم بوی عطر میگیریم ؟!
داستان هم از این قرار است و انسان هایی که ذهن مریض و تفکرات فاسد داشته باشند یک امت را به فساد میکشانند و افرادی که با آنان هم نشین میشوند بوی همان تفکرات فاسد را میگیرند
و روز به روز از جمعیت صالح کاسته شده و به جمعیت امویان میپیوندند
و با هیله و نیرنگ افراد را به دام انداخته و در ذهن ان تفکرات فاسد تزریق میکند و ان فرد ذهنش مریض میشود و...
اما یک دسته هستند که قاطی این امویان نمیشوند و آنان حسینیون هستند!
و مانند دسته قبل خود را محب امام نشان نمیدهند و از آن طرف اموال امام را قارت کنند. (کوفیان)
حال متوجه تصویر میشوید و با این زمانه مقایسه اش کنید.
از یاران امام (افراد صالح) کاسته شده و به لشگر چند هزار نفری اشقیان پیوسته اند و آن دسته (حسینیون)
مانند خود امام در وسط انان غرق به خون شده
اما در آخر کی به عظمت و سربلندی رسید؟
حسینیون یا امویان؟
افرادی که قارت میکنند و با ترشحات شیمیایی ذهن کثیف خود گند میزنند به یک جامعه، بدانند و آگاه باشند که روز موعود نزدیک است و ماه هیچوقت پشت ابر نمیماند و بازی تمام میشود. آن لحظه گروه حسینیون به پیروزی خواهد رسید.
با توجه به آیه شریفه (فان مع العسر یسرا) :
قطعا بعد سختی ها آسانیست
وسلام و علیکم و رحمةالله برکاتة
-مطلب با تلنگر به یکسری از دوستان منتشر شد و امید واریم از خواب بیدار شوند و دست به دست هم دهیم که این جامعه را گلستان کنیم.